روح اله

نویسندگان

لزوم بازنگری در آموزش و پرورش ......
آموزش و پرورش همواره یکی از مراکز مهم هر جامعه ای است که می تواند موتور محرک پویایی جامعه در زمینه های مختلف اجتماعی ، اقتصادی ، سیاسی ، ورزشی و .... باشد ...

آموزش و پرورش درگاهی است برای رسیدن ایمن تر به آینده و رسیدن به اهداف بالاتر .... اما آنچه که در ایران و در دوران معاصر بسیار دیده شده است عدم درک صحیح از این وزارت خانه بوده است ..... سیستم های تدریس غربی که در دوره قاجار و با کپی برداری از آموزش و پرورش کشورهای اروپایی در ایران ایجاد شد تا الان نتوانسته است نیازهای اساسی کشور را با توجه به شرایط محیطی و اخلاقی جامعه ایجاد کند ..... 

وجود مدارس کپری و مدارس فرسوده و یا ساختمان های در حال تخریب مدارس گواه این امر است که در ایران دیدگاه مدیریت کلان جامعه به مدرسه دیدگاهی از سر رفع تکلیف در برخی موارد بوده است .
یادآموزی مبانی فرهنگ غربی و دروس با سیستم پرورشی بسیار ضعیف در دوران قبل از انقلاب با چاشنی معلمان بی تجربه و کم سواد و با روکشی از جنس یونیفرم های زیبا و پذیرایی های مدارس تا به امروز نشان داده است که در دوران پهلوی هم دیدگاه به مدارس یک دیدگاه عوام فریبانه بوده است .
آموزش و پرورش

در دوران پس از انقلاب با تغییر کتب درسی و چارت تحصیلی تا به امروز آموزش و پرورش محلی بوده است برای آزمون و خطای مدیران در این زمینه ... از ارائه دوره های آموزشی گوناگون 6-6 و 6-3-3 و مجددا6-6 تا بوجود آمدن واحد پرورشی و حذف زنگ انشا و حذف نمره و تعطیلی مدارس در روز پنج شنبه و تعطیلی های طولانی مدت تابستان و تغییر گاه و بی گاه کتب درسی که همواره مورد اشکال بیشتر کارشناسان بوده است .... بیانگر این است که قبل از هر چیز نیازمند یک آسیب شناسی از دیدگاهی کاملا بی طرف و از یک سو با این نگرش که این سیستم باید برای کودکان هفت ساله تا نوجوانان 16 ساله جوابگو باشد ...... سیستمی که باید قابلیت ترمیم داشته باشد و بتواند با توجه به شرایط روز خود را اصلاح کند ....


در نظام آموزشی که یکی از اصول اصلی آن مبارزه با ذات حقیقی کودک است ... کودکان بر اساس ذات کودکی خود نیازمند جنب و جوش فراوان و داشتن انرژی زیاد هستند حال آنکه در مدارس از همان روز اول سعی در ساکت کردن دانش آموزان دارند ..... مدرسه را به مانند یک پادگان کوچک که کودک در آن باید به یکباره قوانین بسیاری را رعایت کند ..... 
به راستی سیستم خشک آموزش در دوران دبستان که میزان حجم زیادی از اطلاعات آموزشی را به کودکان آموزش می دهد بدون در نظر گرفتن این نکته که این فرد بیش از آنکه قرار باشد به عنوان یک دانشمند و یا یک نخبه در این کشور زندگی کند باید به عنوان یک شهروند اصول اخلاقی زندگی شهری بر پایه اصول اسلامی و رفتارهای اسلام گرایانه آموزش ببیند و باید در این جامعه که می تواند سبب رشد و یا سقوط هر یک از افراد شود زندگی کند ......
در این نظام آموزش اخلاق و رفتارهای اخلاق گرایانه و نکات پرورش فکری  و روحی دانش آموز کمتر مورد توجه واقع شده است .... کمتر به استعداد های ذاتی دانش آموزان توجه شده است و دانش آموزان صرفا به عنوان اینکه باید در مدرسه حاضر باشند بدون در نظر گرفتن موقعیت هایی که می توان از این فضا استفاده کرد دوران آموزش تحصیلی را می گذرانند .

به راستی باید برای در دوران پس از انقلاب برای مدارس نیز همانند دانشگاه مباحثی همچون وحدت حوزه و مدرسه را مطرح می کردیم ...... چرا باید کودکان ما از دروس اسلامی به نحو بسیار کسل کننده و ملال آور و کم بازده برای آشنایی با دین و مسایل دینی برخوردار باشند .... چرا فضای دین برای کودک یک فضای شاد و مفرح همراه با آموزه های اخلاقی نباشد .... البته این کار مستلزم پرورش نیروهای کارآمد و علاقه مند به فعالیت در این زمینه باشد که در حوزه های علمیه مختلف کشور می توان نیروهای بسیار قوی در این زمینه کشف کرد .... به راستی چرا زنگ نماز به عنوان یکی از اصول دین اسلام در مدارس وجود ندارد و در بسیاری از مدارس فضای به نام نمازخانه و یا مسجد وجود ندارد ... چگونه به دانش آموز می خواهیم یاد بدهیم که نماز ستون دین است و اولین سوال در قیامت در مورد نماز است در حالی که به هنگام شنیدن صدای اذان در مدارس دانش آموز ما در راه یادگیری ریاضی و علوم و حتی درس دینی است .... این تناقض بزرگ چگونه می تواند از بین برود که نماز بالاترین فریادهاست در حالی که مدارس به فریضه نماز اهمیت قایل نمی شوند .... چرا نباید از فضای نماز و روحیه معنوی که می توان از این طریق در کودکان ایجاد کرد استفاده کرد .... کودکی که در فضای نماز خواندن در مدرسه قرار میگیرد به صورت ناخودآگاه در ساعات پس از مدرسه به فضای مساجد کشیده خواهد شد و در صورتی که مساجدی فعال وجود داشته باشد این جوانان به عنوان قوای فکری و اجتماعی می توانند در یک شهر و یا روستا بسیار مثمر ثمر باشند .....

آمار بالای دعوا و نزاع های خیابانی به علت چیست .... آیا ما در مدارس به کودکانمان راه حل های برخورد با آرای متقابل و شنیدن صدای مخالف را آموزش داده ایم .... آیا اصلا در مدارس به کودکان آموخته ایم که کار گروهی را چطور می توان انجام داد .... ایران و جامعه ایرانی از دیدگاه اغلب جامعه شناسان دارای افرادی بسیار قوی در کارهای فردی و بسیار ضعیف در کارهای گروهی و تیمی هستند .... چرا مدارس نباید کار گروهی و تیمی را در دانش آموزان ایجاد کنند .... چرا نباید به دانش آموزان فهماند که لذت موفقیت در یک کار گروهی چندین برابر یک کار فردی است و جامعه در ازای کارهای گروهی است که موفق می شود .......چرا در این زمینه آموزش به کودکان داده نمی شود و از آنها خواسته نمی شود که کار گروهی انجام دهند .... پیشرفت اقتصادی کشور در گرو روحیه کار تیمی است و این در آموزش و پرورش باید آموزش داده شود .

آموزش و پرورش باید مهد کشف استعداد های آموزشی باشد و نباید در این زمینه بین دانش آموزان مختلف تفاوت ایجاد کرد .... براستی رسالت مدارس سمپاد در آموزش و پرورش چیست .... چرا دانش آموزان مدارس سمپاد بر خلاف هزینه های زیادی که برای آنها انجام شده است اکثرا همانند دانشجویانی هستند که در مدارس عادی درس خوانده اند .... هدف از نخبه پروری چیست ... آیا نخبه پروری تنها در زمینه های علمی است .... آیا سرازیر کردن مفاهیم علمی بسیار زیاد به یک نوجوان چقدر در آینده این مملکت می تواند مثمر ثمر باشد ... چرا از نخبه پروری در زمینه های فرهنگی و ورزشی و اجتماعی صرفنظر شده است ... چرا مدارسی برای نخبگان فرهنگی مدارس وجود ندارد ... دانش آموزانی که با فضای بسیار زیبای ذهنی که دارند می توانند به یک نویسنده ویا شاعر بلندآوازه تبدیل شوند در حالی که این نخبه فرهنگی نیاز به یادگیری انتگرال ندارد و به دلیل یاد نگرفتن انتگرال تبدیل به یک دانش آموز تنبل می شود ........

چرا مدارس ما برای کودکان جذاب نیستند در سایه همین عوامل نهفته است ... تا زمانی که برای کودکان انگیزه ایجاد نشود بی رغبتی در چهره دانش اموزان در مدارس موج خواهد زد ... دانش آموزان کلاس اول تا قبل از رفتن به مدرسه همگی ذوق و شوقی عجیب و شگفت انگیز دارند در حالی که پس از مدتی متوجه می شوند که مدارس محیطی که تصور می کرده اند نیست و لذا این علاقه از بین می رود...

زیبایی یکی از ویژگی های ذات انسانی است در حالی که در بسیاری از مدارس کودکان و به خصوص پسرها را از داشتن زیبایی محروم می کنند .... تراشیدن موهای پسران در مدارس به نوعی محدود کردن جوان از بخشی از زیبایی برای 12 سال تحصیلی است .... به راستی چرا باید کودکان ما به چهره هایی با سرهای تراشیده به مدارس بروند ..... چرا برخورد های قهری در مورد زیبایی که خداوند به هر یک از افراد اعطا کرده است می شود .... آیا وجود موهای متناسب برای کودکان از ارزش های نظام آموزشی ما میکاهد ... و یا کچل بودن دانش آموزان سبب یادگیری بهتر آنها می شود .... آیا این همه دانش آموز کچل در طی این سالها توانسته است انتظارات کشور را برآورده کند ..... آیا مانتوهای با رنگ های بسیار تیره برای دانش آموزان دختر مناسب سن آنها هست .. به راستی داشتن یونیفرم هایی با رنگ تیره و مخالف ذات روحی دختران برای چه ارزش فکری در نظر گرفته شده است .....  

چرا فضاهای آموزشی اکثر مدارس کشور برای کودکان پویایی خاصی ندارد ... چرا مدارس نقش محوری خود در جامعه را نمی توانند ایفا کنند ... نقش تشکل های دانش آموزی چرا فراموش شده است .... تشکل های دانش آموزی عمومی که می توانند دانش آموزان را برای ایفا نقش در جامعه آماده کنند چرا به حاشیه برده شده اند .....

این امر شاید ناشی عدم وجود درآمد در نظام سیستم آموزشی کشور و دیدگاه این است که تنها باید در آموزش هزینه کرد و این درحالی است که درآمد زایی وجود ندارد ..... دولت باید بسیار قوی تر از آنچه که هست وارد عمل شود ..... رشد کمی و کیفی مدارس باید متناسب با رشد جمعیت باشد .... رشد بی رویه آپارتمان نشینی سبب تراکم بسیار شدید دانش آموزان در مدارس شده است که سبب کاهش یادگیری می شود ..... کمبود دستمزد معلمان همواره عاملی برای دلخوری این قشر از جامعه بوده است در حالی که معلمان به عنوان چرخاننده چرخ دنده های پویایی جامعه هستند و باید از نظر معیشت در سطح مناسبی قرار داشته باشند تا عاملی برای جذب نخبگان بیشتری به آموزش و پرورش شود .... و این در حالی است که امروزه افراد با تجربه و یا نخبه در زمینه پرورش استعداد های دانش آموزان به دلیل مسایل مالی از آموزش و پروش فاصله می گیرند .....


نگاه به آموزش و پرورش باید یک نگاه واقع بینانه باشد و این که ما اگر به دنبال پویایی جامعه ورشد سیاسی - اقتصادی - فرهنگی و اجتماعی هستیم باید در ابتدا مدارسی پویا داشته باشیم ووووو این امر نیازمند سرمایه گذاری است .... نیازمند این است که به این سیستم برای پیشرفت پول تزریق شود و تا زمانی که بخواهیم از طریق خیریه ای مدارس را به جلو ببریم نمی توانیم آنچه که میخواهیم را بدست بیاوریم .....

وزرای آموزش و پروش همواره مورد انتقاد بوده اند چرا که در جامعه به یک دیدگاه مشترک برای مدارس دست نیافته ایم و اینکه هدف گذاری آموزش و پرورش چیست و معیار های قابل قبول برای این امر چیست .... باید بهترین و موفق ترین مدیران کشور را به سیستم آموزش و پرورش وارد کرد چراکه اثر گذاری رفتارهای مدیران آموزش و پرورش برای چندیدن دهه در جامعه خواهد ماند .......

شاید بهترین شعار برای دوره آینده ریاست جمهوری تحول در سیستم مدیریت آموزش و پرورش باشد ... جایی که کشور را رو به جلو خواهد برد ... شاید شعار بودجه ای سال آینده باید ارتقا کیفیت آموزش و پرورش باشد ....

شاید باید همه طور بهتری به این وزارت خانه بنیادی فکر کنیم .....

نظرات  (۱)

۰۴ تیر ۹۴ ، ۱۰:۱۷ اویس عظیمی
آفرین

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی