روح اله

نویسندگان

امروز پس از گذشت سالها از پیروزی انقلاب اسلامی ایران بیش از پیش نیازمند بازنگری در علوم انسانی هستیم ...... 
علوم انسانی زمینه ساز رشد و تعالی جامعه خواهد شد ، در دنیایی که تئوری ها و الگوهای مدیریتی و جامعه شناختی هر روزه در حال تکمیل شدن هستند و هریک به نوعی دیدگاه های متفاوتی را از جامعه و رفتارهای سازمانی و بین المللی ارائه می دهند اما آنچه که شاید از انقلاب اسلامی به جا مانده است رفتاری شفاهی و به دور از مدون شدن و مکتوب شدن است ، رفتار در جامعه انقلاب اسلامی همانند یک تاریخچه شفاهی است که دستورالعملی برای اجرای آن نه تنها در ایران بلکه برای ارائه آن به دنیا نیست .... ما برای اینکه بتوانیم عمق استراتژیک تفکر انقلابی را به دنیا معرفی کنیم باید در تمامی زمینه های علوم انسانی تعریفی جدیدی را در کنار تعریف ارائه شده توسط لیبرال ها ، سکولارها ، کمونیست ها ، امپریالیست ها و ..... ارائه دهیم. به راستی تا کنون به چه مقدار توانسته ایم ادبیاتی قوی در حوزه صدور انقلاب و ایدوئولژی انقلاب داشته باشیم .... ادبیات داستانی ما چرا پس از انقلاب نیز همچنان اسیر جریانات روشنفکری و غرب زدگی است ... به راستی چرا پس از این سالها باید هر سال به معدود کتاب هایی که درحوزه ادبیات دفاع مقدس منتشر میشود دلخوش بود ، کتاب هایی که روایت شفاهی هستند از یکی از بزرگترین برگ های افتخار تاریخ ایران ...... به راستی چرا در حوزه سینما و تئاتر نتوانسته ایم آنچه که در واقع شالوده فکری ایران و تفکرات انقلابی و اسلامی است را به دیگران ارائه دهیم و باید جامعه سینما گر ما از بطن جامعه کمی دور مانده باشد و آنچه که از سینمای ایران در دنیا روایت می شود ، روایتی باشد از غربزدگی و روشنفکری همراه به مذمت جامعه ایرانی - اسلامی ...... به راستی اگر به دنبال پیشرفت برای ایران هستیم راهی به جز تلاش در زمینه امور فرهنگی داریم ... فرهنگی که امروز در بطن جامعه رواج داده می شود فرهنگی به دور از تلاش و جدیت در به دست آوردن شرایط برای رفاه بیشتر است ، فرهنگی است که در آن بی فرهنگی رواج داده می شود .... اما نباید منکر تلاش های جبهه مومن و معتقد به نظام شد اما آیا در طول دوران پس از جنگ تعریفی صحیح از فرهنگ در دولت های سازندگی ، اصلاحات ، اصولگرایان بیان شده است .....
چرا همچنان پس از این همه سال باید در زمینه های فرهنگی تعریفی صحیح از گفتمان انقلاب نداشته باشیم .... چرا نباید تا کنون الگوی اقتصادی جامعه  اسلامی تبیین نشده باشد ، پیشرفت در زمینه های علوم انسانی سبب ایجاد جاذبه برای سایر ملل در جهت گرایش هرچه بیشتر به سمت الگوهای ایرانی - اسلامی خواهد شد اما متاسفانه تا کنون نه تنها ایران این الگوها را معرفی نکرده است بلکه اجرا هم نکرده است .... ارائه یک الگوی بانکداری نوین که سبب پویایی در جامعه شود و به دور از هرگونه مادی گرایانه منفی غربی باشد به گونه ای که جامعه بالنده ایجاد نماید در ایران نه تنها اجرا بلکه تعریف نشده است .... عدم شفافیت در بسیاری از موارد در انقلاب اسلامی به مرور زمان سبب استفاده های بسیار زیاد عده ای از رانت اطلاعاتی شده است و حال هیچ تعریفی از جامعه باز اطلاعاتی میان دولت و ملت نیست .... دولت ها به دلیل وابسته بودن به پول بیشمار نفت در طی دوران پس از جنگ در هر دوره پاسخگویی کمی به جامعه و بازخوردهای اجتماعی آن داشته اند چرا که نیازمند مردم در امر حکومت نبوده اند و تنها به هنگامه انتخابات این مردم هستند گه مورد توچه قرار می گیرند ....


به راستی چرا باید در جامعه اسلامی ایران ، پرداخت مالیات به عنوان یکی از حقوق تعریف شده در جامععه اسلامی به این صورت بسیار ناقص اجرا شود ، چرا باید قشر ضعیف بیشترین میزان پرداخت مالیات را داشته باشد و همواره عده ای از این داستان فرار کنند ... ای کاش روزی در این جامعه به مانند کره جنوبی درمورد مالیات رفتار شود که مردم خود پیشقدم می شوند در پرداخت مالیات چرا که به خوبی می دانند که این پول در راه رفاه جامعه صرف خواهد شد اما تا وقتی که میزان هزینه های دولت به صورت کاملا شفاف نباشد و تا وقتی که هر سال شاهد بیان اختلاسات مالی بیشمار در دستگاه های دولتی عریض و طویل باشیم همواره دیدگاه منفی قاطبه مردم به دولت در پرداخت مالیات خواهد بوود و فرار از مالیات به عنوان یک دیدگاه مثبت معرفی خواهد شد .....
لزوم بازنگری در علوم انسانی به خوبی اکنون و پس از سالها در آموزش و پروش خود را نشان داده است ، بازنگری کتب و سیستم آموزشی که در آن امورات انسان سازی کاملا به فراموشی سپرده شده است ، سبب می شود که نوع ارتباط با مردم ، اخلاق مداری و رفتار های یک فرد مسلمان در دانش آموزان ما رشد و نمو نداشته باشد ... چرا که بخش تربیتی و پرورشی در مدارس به حاشیه رانده شده است و با توچه به حجم مطالب بسیار زیادی که به صورت کاملا مطلق به دانش آموز فرا داده می شود ، فرصت بروز خلاقیت و رشد استعداد ها گرفته می شود و همچنین سبد عدم رشد قوای تحلیل دانش آموزان ایرانی می گردد ..... چرا باید به راستی از ظرفیت عظیم مدارس استفاده نشود و هیچ برنامه ای برای پر کردن کارآمد ساعات درسی دانش آموزان نباشد به گونه ای که تعداد روزهای کاری مدارس کم شود ..... کودکان نیاز به بازی دارند در حالی که سیستم آموزشی ایران این نیاز را نادیده گرفته است و انتظار دارد دانش آموزان به مدارس و به طور کلی به سیستم آموزشی که بخشی از نیاز های آنها را نادیده گرفته است علاقه مند باشند ..... درحالی که به هنگام بازی می توان کار گروهی ، فداکاری برای گروه ، افزایش حس رفاقت و رقابت را ایجاد کرد ....
به بازی های محلی و قدیمی ایران نگاه کنید در سراسر این بازی ها به دنبال ایجاد یک فضای رقابتی و همچنین فضای فعالیت گروهی است بازی هایی مانند هفت سنگ ، الک و دولک ، زو  و ....... حال این سیستم معیوب آموزشی در ایران که هنوز پس از سالها اندر خم تالیف کتاب است نمی تواند نیاز های یک جامعه پویا را برآورده کند .... لزوم بازنگری در این سیستم سبب پیشرفت در جامعه خواهد شد .... لزوم بازنگری در فعالیت های ورزشی مدارس می تواند سکوی پرتابی برای موفقیت های ورزشی و همچنین بازسازی یک جامعه پویا و سالم باشد چرا که در صورت داشتن یک جامعه همانند آنچه که در حال حاضر داریم و سن فرسودگی در ایران پایین است سبب از دور خارج شدن پیش از موعد چرخ دنده های اقتصاد در جامعه پویای ایران می شود . در واقع عدم  برنامه ریزی مناسب در آموزش و پرورش و به طور کلی در سطح جامعه در جهت انجام ورزش های همگانی منجر به مستهلک شدن پیش از موعد نیروی کار در ایران می شود که همین امر نیز سبب ایجاد هزینه های درمانی زیاد بر روی دوش جامعه خواهد شد .


بازنگری در علوم انسانی می تواند منجر به ایجاد آرامش روانی در محیط اجتماعی کشور گردد ، چرا که در صورت ارائه برنامه هایی مبتنی بر دستورات دین مبین اسلام ، جامعه به سوی مدینه فاضله ای حرکت خواهد کرد که می توان با گفت و گو مسایل را حل کرد ، می توان پیشرفت کرد و می توان درآمد های خوبی را نیز از کنار پیشرفت افراد بدست آورد ، میزان نرخ بیکاری را کم کرد و به آرامش  خانواده ها کمک کرد  و در نهایت می توان از این طریق به پیشرفت دولت ها و در نهایت به پیشرفت اسلام کمک کرد .

اما با ورود نهضت ترجمه به کشور و ترجمه تمامی کتب تئوری های غربی و در سکوت اندیشمندان دنیای اسلام ، دنیای ساخته شده در دستان ما به سمت غرب و لیبرالیسم و سکولاریسم در حرکت است . تا زمانی که ما مدعی اجرای دموکراسی باشیم  و تئوری مردم سالاری دینی که در واقع بر مبنای این تئوری می  توان دین را به صورت کامل اجرا کرد و تنها به عقل آدمی اکتفا نکرد را به مردم دنیا ارائه نکنیم ، هیچ گاه نمی توان شاهد پیشرفت جامعه اسلامی در زمینه های حکومت داری بود .......

در صورتی که علوم انسانی در زمینه انسان سازی و کادر سازی اسلامی به چرخه مدیریت کشور وارد نشود نمی توان انتظار پیشرفت داشت چرا که حرکت یک جامعه اسلامی به سمت قله های رفیع مادی و اخروی تنها به وسیله افراد و افکاری خواهد بود که به این اصول اعتقاد قلبی و التزام عملی داشته باشند ...... ما نیاز به مدیران خوبی داریم که علاوه بر مدیریت باید انسان های خوبی باشند .... در حالی که تا کنون به دنبال انسان های خوب برای مدیریت بوده ایم و این یک اشتباه بزرگ در ایران اسلامی بوده است چرا که یک انسان خوب با قرار گرفتن در جایگاه نامناسب با توجه به عدم دانش تخصصی و مدیریتی تصمیماتی گرفته شده است که امروز ما را به جایگاه واقعی نرسانده است و تنها سبب تباه شدن سیستم مدیریتی کشور شده است چرا که فرصت از آن انسان خوب برای خدمت در زمینه تخصصیش گرفته شده است و فرصت و جایگاه دیگران نیز توسط او غصب شده است و در نهایت هم به سیستم ضرر وارد می شود ..... به راستی سو مدیریت در کشور بخش بسیار زیادی از آن ناشی از عدم کادر سازی است .... چرا ما به دنبال ساخت مدیرانی بر اساس مدالیته و الگوی ایرانی - اسلامی خود نیستیم ..... چرا نظام بروکراتیک اداری ما همواره اصل شایسته سالاری را نقض می کند ..... چرا تعریف کار در فرهنگ یک کودک ایرانی ساخت و رشد کشورش نیست و همواره یک کارمند پشت میز نشین به عنوان ایده آل او مطرح می شود .... برای رشد کشور در این زمینه باید کار کرد باید یک سیستم نخبه پروری مبتنی بر شرایط انسان خوب و مدیر خوب را در جامعه ایجاد کرد و از سوی دیگر نیز بر همین مبنا نیروی کار کشور را در این زمینه آماده کرد .... باید انسانیت و اخلاق شریفی که در دین اسلام به آن تاکید شده است را دوباره در جامعه احیا کرد و دولت نیز همواره بر این اصول تاکید و تایید کند .

ما در زمینه علوم انسانی باید به گونه ای عمل کنیم که در آینده ایدئولوژی دنیا به وسیله ایدئولوژی ایرانی - اسلامی طرح ریزی شود ، چرا که بر اساس اصل مرگ ایدئولوژی ها در دنیا به زودی شاهد از بین رفتن و یا کم رنگ شدن ایدئولوژی لیبرالیسم در دنیا خواهیم بود و تبدیل شدن سرنوشت آن به سرنوشت کمونیسم ..... و در این زمان است که ما میتوانیم با ارائه مدل رفتاری خود به دنیا ، جامعه را به سوی یک جامعه آرمانی با رفتاری اسلام گرایانه در نقاب مسیحیت ، بوداییسم و .... یافت .

حرکت در این مسیر و دست یابی به نقاطی که بیان شده است و یا از دید بنده حقیر به دور مانده است ، باید از امروز تلاش کرد و صبر کرد چرا که کارهای فرهنگی همانند مسکن به سرعت عمل نمی کنند و نیازمند صبر است ... شاید درختی که امروز بکاریم در 50 سال بعد به نتیجه برسد و دنیا به سمت جامعه آرمانی حرکت کند .... اما حرکت به این سمت نیازمند یک عزم ملی و جهادی برای مقابله با روش های نابخردانه است و در این راه نیز مطمئنا همواره عده ای با مخالفت رفتار خواهند کرد و چاره ای نیست جز حرکت در این زمینه ....


ان شاالله به زودی به شاخصه های تخصصی در زمینه های مختلف علوم انسانی و با راهکارهای عملی در جهت بهبود جامعه خواهیم پرداخت 

و من الله التوفیق 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی